10 شخصیت برتر انیمیشن های دیزنی در بازسازی های سینمایی
به گزارش وبلاگ دوست، بحث بر سر بازسازی لایواکشن انیمیشن های دیزنی بسیار زیاد و جنجالی است. برخی هواداران بر این باورند که اساساً ساخت این فیلم ها، با وجود نسخه های خوبی که از انیمیشن ها وجود دارد، غیرضروری است و میراث فیلم های انیمیشن اصلی را خدشه دار می نماید. از اساس انیمیشن مدیومی است که خیلی از چیزهایی که با فیلم های لایواکشن نمی توان بر پرده سینما به تصویر کشید، به حقیقت تبدیل می نماید. بنابراین، اصلاً چه نیازی به تبدیل انیمیشنی پیش از این ساخته شده به لایواکشن وجود دارد؟ با این حال، عده ای دیگر می توانند ببینند که دیزنی با ساخت این بازسازی ها در واقع به لحاظ فنی چقدر در حال آزمون و خطا و پیشرفت است. این پیشرفت شامل حال شخصیت های دست کم گرفته شده ای که در این خروجی های لایو اکشن حضور دارند نیز می گردد. وقتی به برترین شخصیت ها در بازسازی های لایو اکشن دیزنی نگاه می کنید، مهم است که روی شکل بهبود آن ها تمرکز کنید. بنابراین، این ها فقط برترین شخصیت های دیزنی نیستند. شخصیت هایی هستند که در نسخه لایواکشن پس توانستند رشد و عمق را پیدا نمایند. با 10 شخصیت برتر انیمیشن های دیزنی در بازسازی های سینمایی آشنا شوید.
10. موگلی در کتاب جنگل (The Jungle Book)
کتاب جنگل را بدون شک می توان یکی از برترین فیلم های لایواکشن دیزنی تا به امروز دانست. این نسخه پر جنب و جوش و سرگرم نماینده نکات تازه زیادی را به فیلم اصلی اضافه نموده است. از منبع اصلی یعنی کتاب رودیارد کیپلینگ الهام گرفته و انرژی و زندگی بیشتری را به شخصیت موگلی داده است. داستان این پسرک جوان هم تراژیک است و هم هم نشاط آور.
نقش موگلی در کتاب جنگل تعادل مسنجمی بین دو دنیایی که او بین آن ها گرفتار شده است برقرار می نماید. تضاد میل به بودن میان حیوانات اما تعلق به همنوعان خود را می توان در این نسخه کاملاً درک کرد. عجیب و غریب بودن انیمیشن اصلی باعث می گردد نتواند این پیچیدگی عاطفی را کاملاً با جزئیات به تصویر بکشد. عامل شکل گرفتن درست این قوس شخصیتی را می توان به روابط خوبی که موگلی با دیگر شخصیت های قصه برقرار می نماید، نسبت داد که اینجا ملموس تر و دوست داشتنی تر است.
9. اژدها در اژدهای پیت (Petes Dragon)
اژدهای پیت یک جواهر دست کم گرفته شده است. این فیلم یکی از قدرتمندترین شخصیت های دیزنی را در اژدها خلق کرد، اما قهرمان این قصه آن محبوبیت دیگر چهره های انیمیشن را کسب نکرد. با این حال، اژدهای پیت نمایشی تکان دهنده است از اینکه چگونه می توان دوباره به یک کاراکتر نیرو بخشید و آن را تغییر کاربری داد.
البته اژدهای پیت یک داستان مرتبط با دوران بلوغ است، اما این فقط به شخصیت پیت که پسر چوانی ست محدود نمی گردد. اژدهای حیوان خانگی مانند این قصه، الیوت، هم باید چیزهای زیادی یاد بگیرد و با وجود اینکه یک شخصیت ساخته شده با جلوه های کامپیوتری است، توانسته همدلی و احساسات زیادی را به مخاطب منتقل کند. از منظر فنی هم الیوت چشمگیر است. اما به عنوان یک شخصیت هم این اژدها به زیبایی بدون احتیاج به دیالوگ ساخته شده است. و همه این ها از پیوند میان پیت و اژدهای نشئت می گیرد.
8. ملکه قلب ها در آلیس در سرزمین عجایب (Alice in Wonderland)
آلیس در سرزمین عجایب پروژه بلندپروازانه ای بود که تصور بصری ای را که مخاطبان از فیلم اصلی داشتند تغییر داد. در واقع روایت را تغییر داد تا بر آینده تمرکز کند، دنیای سخت تری را به تصویر بکشد و یک مشت شخصیت آشنا را دوباره از نو خلق کند. اما ملکه قلب ها علی رغم اینکه یک شخصیت شرور فراموش نشدنی در نسخه انیمیشن بود، از سایرین برجسته تر بود.
ملکه قلب ها در فیلم اول تا حد زیادی با حسادت، خشم و آن عبارت مجذوب نماینده مربوط به سرش تعریف شد. این احساسات در نسخه لایواکشن کمی عمیق تر می شوند. هلنا بونهام کارتر در هر سکانس کاملاً صحنه را می بلعد و از آن خود می نماید. تصمیم به ربط دادن بی ثباتی عاطفی ملکه به عدم اعتماد به نفس، برترین راه چاره برای چارچوب دادن به این شخصیت بود.
7. سیندرلا در سیندرلا (Cinderella)
سیندرلا اصلی بدون شک یکی از برترین فیلم های انیمیشن تاریخ دیزنی است. هنوز که هنوز است حتی بچه های این نسل مبتنی بر ابزار هوشمند هم این فیلم را دوست دارند. بی شمار اقتباس سینمایی کلاسیک و مدرن هم از داستان اصلی سیندرلا شده است. با این حال، شخصیت کارتونی سیندرلا تا حد زیادی در نقش خود منفعل بود. او فرشته وار، همانند یک اسیر، به سادگی تنها به شخصیت های اطرافش واکنش نشان می داد، بدون اینکه احساسی واقعی از خود بروز دهد.
اما شخصیت سیندرلا در نسخه لایواکشن به مراتب پخته تر است و بهتر پرداخته شده است. این شاید تا حدی مربوط به زمان فیلم باشد که به مخاطب این اجازه را می دهد زمان بیشتری را با شخصیت سپری کند. به عنوان مثال، اینجا سابقه این شخصیت بسط داده شده است. اما کشمکش ها و قوسی شخصیتی اش در این قالب از نظر احساسی مجذوب نماینده تر است. به علاوه اینکه، بدون یاری حیوانات، سیندرلا باید امور را خودش به تنهایی به دست بگیرد. البته حضور موش ها و حیوانات دیگر در نسخه انیمیشن طبعاً برای مجذوب نمایندهیت بیشتر داستان برای بچه ها در نظر گرفته شده است اما خب سیندرلای نسخه لایواکشن که در دوران مدرن ساخته شده است، باید مستقل تر باشد، صرف نظر از زیبایی مفهوم حمایت. هرچه باشد دنیا امروز دیگر آن قدر سیاه و سفید، فرشته مظلوم در برابر شخصیت شرور نیست، خاکستری تر است.
6. کریستوفر رابین در کریستوفر رابین (Christopher Robin)
دیزنی در تغییر شرایط کریستوفر رابین در فیلم لایواکشن پو و دوستانش ریسک بزرگی کرد. پو و دوستانش دقیقاً همان چیزی بودند که در نسخه انیمیشن ها بودند. آن ها ویژگی های مشخص نماینده شان را از کتاب ها با خود داشتند و در عین حال همان مجذوب نمایندهیتی را که در انیمیشن به وجود آوردند، در نسخه لایواکشن هم با خود به همراه آوردند. اما خود کریستوفر برای آنکه روایت کار کند، باید سنش بیشتر می شد.
بنابراین، کریستوفر رابین یکی از برترین شخصیت های بازسازی لایو اکشن دیزنی به علت سفر قدرتمندش است. نگاه ناامیدانه او به زندگی در سرانجام فیلم از بین می رود. این تغییر در شخصیت بسیار مشهود و فوق العاده تکان دهنده است. سفر رابین از اساس با ماهیت حس خوب فیلم مرتبط است و تعهد دیزنی به بازسازی روابط میان شخصیت های اصلی از ابتدا نتیجه می دهد. شاید کمی بزرگسالانه باشد، اما از نظر موضوعی نیز درخشان است.
5. مالفیسنت در مالفیسنت (Maleficent)
مالفیسنت همواره یک شخصیت شرور درخشان بود. شاید حضور او در زیبای خفته (Sleeping Beauty) کوتاه باشد، اما مخاطبان هنوز تغییر دراماتیک او از جادوگری شیطانی به اژدهایی شیطانی را به یاد دارند. او مخاطب را می ترساند، اما مالفیسنت سعی کرد با تمرکز بر قدرت، غرایز مادرانه و آسیب پذیری شخصیت عمق بیشتری به آن بیفزاید.
دیزنی با مالفیسنت کاملاً پیروز عمل کرد. آن ها شخصیتی را به لیست لایو اکشن خود اضافه کردند که بسیار معتبرتر از تصویر اصلی او بود. به علت اعمال مالفیسنت بیشتر پرداخته شد و رابطه او با آرورا به چیزی فراتر از یک جنگ بین یک قهرمان و یک شرور تبدیل شد. مخاطب با نیروی شر احساس همدلی کرد؛ و رسیدن به این هدف حقیقتاً کار دشواری است.
4. کروئلا در کروئلا (Cruella)
کروئلا د ویل احتمالاً یکی از ضعیف ترین شخصیت های شرور دیزنی بود. اما هرچه در قدرت کم داشت، با بی رحمی جبران کرد. تمام عاشقان انیمیشن صد و یک توله سگ خالدار از کروئلا می ترسیدند، و خنده دار به نظر می رسید اگر کسی می گفت که می توان قصه اقتباسی ملموس تری را بر اساس این شخصیت ساخت. اما یک تراژدی دوران کودکی و به آخر رسیدن کروئلا کلید حل این معما بود.
کروئلا پیروز شد به این شخصیت یک داستان اورجینال شگفت انگیز بدهد. با اضافه کردن عنصر مد به داستان که به مجذوب نمایندهیت اثر می افزاید، کروئلا از ظلم و خیانتی که دیده بود، تبدیل به انسانی سرسخت و سنگدل شد. برترین شخصیت های لایو اکشن دیزنی می توانند چیزی کاملاً تازه به قصه های انیمیشنی خود اضافه نمایند. مخاطب به لطف کشکمش ها و سختی ها و کوشش های وسواس گونه برای غلبه بر شکست به هر وسیله ای که به خوبی برای این شخصیت نوشته شد، حالا کروئلا را خوب درک می نماید.
3. نالا در شیر شاه (The Lion King)
شیر شاه بدون شک یکی کلاسیک های بی رقیب دیزنی است. و با توجه به همین ویژگی، بازسازی این پیروزیت برای دیزنی بسیار بحث برانگیز شد. اما شخصیت نالا که تا حد زیادی شخصیتی در پس زمینه نسخه اصلی بود، در نسخه انیمیشن بهبود یافت. علاقه سیمبا به نالا در نسخه اول در واقع تنها برای یادآوری خانه استفاده شد.
اما شیرشاه نسخه لایواکشن نالا نقش رهبری را که در غیاب پادشاه بر عهده گرفت. این فیلم (باز هم در راستای سیاست نقش مساوی دادن به زنان) او را به عنوان یک ملکه شایسته معرفی کرد، و اگرچه که هنوز محبوب سیمبا بود، جنگ هایش با اسکار نشان از قدرت او داشت. و همین او را یک شخصیت برتر انیمیشن های دیزنی در بازسازی های سینمایی تبدیل کرد.
2. جزمین در علاء الدین (Aladdin)
یکی از دلایل دیزنی برای سرعت بخشیدن به فراوری نسخه لایو اکشن انیمیشن هایش تا حدی این بود که شاهزاده خانم هایش را بیشتر توانمند کند. هرچه باشد دنیا امروز دیگر شاهزاده خانم های منفعل را نمی پذیرد، با اینکه شخصیت جزمین در نسخه انیمیشن هم به نسبت سایر شاهزاده خانم های دیزنی منفعل نبود. جزمین که پیش از این خود بین هواداران بسیار محبوب بود، اما شخصیت علاءالدین در بازسازی مدرن به شکلی طراحی شد که واقعی به نظر بیاید. از این رو، دیزنی تصمیم گرفت بر مبارزات سیاسی جزمین تمرکز کند.
به جزمین قوس شخصیتی تازهی داده شد، به این امید که روزی جای پدرش را بگیرد و آگرابا را خودش رهبری کند. یک ترانه اضافی هم که خیلی خوب در فیلم جا گرفت، از این می گفت که دنیا می خواهد او ساکت بماند. این یک تغییر الهام بخش در شخصیت بود که در دوره ای تازه به او جسارت می بخشید.
1. دیو در دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
نسخه اول دیو و دلبر به نفرین هیولا و علت عصبانیت او پرداخت. اما زمان کافی را به پرداخت به داستان پیش زمینه او اختصاص نداد و در عوض به درستی روی شخصیت بل تمرکز کرد. با این حال، فیلم لایو اکشن دیزنی زمان بیشتری برای پرداختن به شخصیت دیو داشت.
فلاشبک های دیو برای آنکه مخاطب چگونگی تکامل شخصیت او از سال های جوانی را بفهمد بسیار مفید بود. یک ترانه اضافی به نام Evermore هم به سایر قطعات این موزیکال اضافه شد که مشخصاً به درد و ناامیدی هیولا از سرنوشتش می پردازد و در عین حال، وجه عاشقانه این شخصیت را هم بیشتر کرد. نسخه اصلی این شخصیت خود کلاسیک بود، اما این بازسازی CGI به نوعی از آن پیشی گرفت و او را تبدیل به یک بازسازی لایو اکشن خارق العاده کرد.
منبع: cbr
منبع: دیجیکالا مگ