گاومیش های خوزستان آب معدنی نمی نوشند!

به گزارش وبلاگ دوست، فضای مجازی حالا چند روز است پر شده از شماره حساب های بانکی افراد ناشناس که همه شان هم مدعی اند می خواهند با کامیون، آب معدنی به خوزستان برسانند.

گاومیش های خوزستان آب معدنی نمی نوشند!

ایسنا در ادامه نوشت: مردم ایران هم از آنجا که در هیچ مقطع زمانی و در هیچ بحرانی از یاری به هموطن دریغ نمی نمایند، مبالغی برای این افراد واریز می نمایند، اما این آب معدنی ها قرار است، کدام جلگه، کدام زمین کشاورزی و دام چه مناطقی را سیراب نمایند؟

در میان کوشش های سازمان های مردم نهاد و افراد باتجربه که سال ها سابقه مدیریت بحران در کشور را دارند، افراد نابلدی هم هستند که بدون آشنایی با اقلیم و موقعیت منطقه صرفا اسیر احساسات شده اند و برای کار خیر کمر همت بسته اند، اما از روی ناآگاهی سرمایه مردم را به باد می دهند؛ بدون اینکه بدانند مشکل خوزستان دقیقا چیست.

بازنشر تصویری از سال 2005 از یک خانم مسن که سعی دارد با آب جمع شده روی زمین خودش را سیراب کند - که بحق عکس تکان دهنده ای است - باعث شده است مردم درباره شرایط خوزستان دچار اشتباه شوند.

اما مردم خوزستان دقیقا چه می خواهند؟ مطالبه اصلی مردم خوزستان حل مشکل بی آبی خودشان و بویژه دام هایشان است که روزبه روز شاهد تلف شدنشان هستند. ناراحتی مردم از خشک شدن زمین های حاصلخیز است. مساله مردم خوزستان این است که مشکل کم آبی خوزستان قابل پیش بینی و پیشگیری بوده است و برایشان قابل پذیرش نیست که صرفا به هشدار و بیانیه برای عدم کشت برنج در این استان اکتفا شده است. در بخش جنوبی و بویژه غربی استان خوزستان هم دامداری و دامپروری وجود دارد و حیات دام ها وابسته به آب است.

همین چند خط کافیست که بدانید مشکل خوزستان آب معدنی نیست و بسیار کلان تر است.

در فضای مجازی هم میان عده ای از مردم بحث های تندی شکل گرفته است. برخی از خوزستانی ها نوشته اند: ما به آب معدنی احتیاج نداریم و لازم نیست مردم به ما صدقه بدهند! عده ای هم در جواب به آن ها نوشته اند که جای تشکرتان است؟ ببخشید، بضاعتمان همین قدر بود! یک کاربر هم در انتقاد از ارسال آب معدنی به خوزستان نوشته است: به جای آب معدنی، آبمیوه بفرستید!.

اما این اولین بار نیست مردم نوع دوست کشورمان در شرایط بحرانی تن به جریان های رمانتیک می دهند و به جای اینکه سازمان های خیریه معتبر را همراهی نمایند، بصورت خودسرانه و بدون کوچک ترین تجربه ای بشکل افراطی از مردم پول جمع می نمایند.

حالا اگر دوست دارید بدانید سرنوشت یاری های افراطی از روی نابلدی در شرایط بحران چه اتفاق ناگواری را رقم می زند، این تبادل نظر با افسون علیمرادیان را بخوانید. او 15 سال است باسم فعال مدنی با چند NGO در این زمینه همکاری دارد.

خانم علیمرادیان می گوید: ما در این سال ها در کشورمان هم با بحران طبیعی روبرو بودیم و هم با بحران هایی که ساخته دست بشر بوده اند. حالا مسئله امروز ما خوزستان است که دلایل مختلفی دارد؛ مثل کمبود اطلاعات و قصور مسئولان مربوط. فارغ از این موضوع در زمان بحران ما باید اول این بحران را شناسایی کنیم و بدانیم در کجا رخ داده است. جغرافیای آن منطقه مهم است و ما حتی باید با فرهنگ مردم منطقه هم آشنا باشیم و بعد از خودمان بپرسیم آیا من می توانم یاریی کنم که مشکل مردم بحران زده حل گردد یا نه؟

این فعال مدنی ادامه می دهد: در زمان بحران های طبیعی مثل سیل و زلزله افرادی وجود دارند که تجربه کار حرفه ای در بحران را دارند و یک یا دو روز بعد از حادثه در محل حاضر می شوند تا شرایط را آنالیز نمایند و تلفات جانی و اندازه تخریب را بسنجند و بعد وارد عمل شوند که این آنالیز اولیه خیلی مهم است. اما طی سال های اخیر بنا به دلایل مختلف مردم نسبت به نهاد های دولتی دچار بی اعتمادی شده اند و متاسفانه شاهد حرکاتی از سمت مردم بوده ایم که جامعه مدنی آن منطقه را بسیار شنماینده نموده است و اتفاقاتی افتاده که غیرقابل جبران است.

او معتقد است: ما پیامد این خودجوش کارکردن مردم را در زلزله سرپل ذهاب بوضوح مشاهده کردیم؛ به طوری که مردم به صورت گروه های دوستی و خانوادگی بدون تجربه پول جمع کردند و پس از خریداری کالا به سمت منطقه بحران زده سفر کردند. موضوع اینجاست که همین افراد کار نابلد در زمان بحران معضلند و برای محلی ها دست و پا گیر می شوند. این اتفاق باعث شده بود در همان زلزله به روستا هایی که به محل حادثه نزدیک تر بودند بی میزان یاری گردد به طوری که محلی ها این یاری ها را دور انداخته بودند.

مثلا ماشین ها آب معدنی ها را سر راه گذاشته و رفته بودند یا لباس ها و برخی وسایل رها شده بودند. طوری بود که ساماندهی و جمع آوری همین وسایل معضل شده بود. مردم لباس مندرس و کهنه به مردم زلزله زده داده بودند که اصلا قابل استفاده نبود و شاید باورتان نگردد ما در آن روز ها کوه هایی از لباس را آتش زدیم.

او اضافه می نماید: فعالیت خودجوش افراد کارنابلد در زمان بحران کار درستی نیست و هزینه گزافی را به باد می دهد. حتی ممکن است به یک محدوده هیچ یاریی نگردد و به جای دیگر بیش از حد احتیاج یاری گردد. از یاری های مردم عادی که بگذریم مشکل دیگر افراد نابلدی اند که به اصطلاح خیریه دارند و شاید حتی با 10 موسسه خیریه هم همکاری نمایند، اما کار در شرایط بحرانی را بلد نیستند. مدیریت بحران در دنیا این طور است که افراد باید در زمان مشخصی در محل بحران بمانند، یاری های اولیه را انجام دهند و بعد محل را ترک نمایند تا محلی ها دوباره روی پای خودشان بایستند.

او با اشاره به حادثه سیل لرستان هم شرح می دهد: ما در زمان سیل لرستان هم با این بی تجربگی ها روبرو بودیم. مردم برای یاری به سیل زده ها اندازه بسیار زیادی کنسرو خریده و ارسال نموده بودند و این در حالی بود که مردم لرستان اساسا چیزی به اسم کنسرو را مصرف نمی نمایند و علاقه ای به غذای کنسروی ندارند. اندازه زیادی کنسرو در آن مقطع زمانی نابود شد و از بین رفت.

عده ای گفتند این کنسرو ها را بفروشیم و با پول حاصل از فروش، احتیاج مردم منطقه را تامین کنیم، اما گروهی عکس و فیلم تهیه کردند و گفتند یاری های مردم را می فروشند و خودش یک داستان شد. در نهایت جلوی فروش هم گرفته شد و آن همه کنسرو با لودر و کامیون منهدم شد. یا مثلا خیلی افراد آمدند و در منطقه آشپزخانه درست کردند.

من قبول دارم کار قشنگی است، اما نه برای یک جای بحران زده. بعد از ایجاد آشپزخانه، برخی افراد از استان های مجاور آمدند، در محل چادر زدند و غذای مجانی گرفتند. پیامدش یک اتفاق اجتماعی بود و در نهایت محلی ها با غریبه ها نزاع و دعوا کردند.

این فعال مدنی تاکید می نماید: بحران با احساسات پیش نمی رود و دو مقوله کاملا جدا از هم هستند. احساسات در بحران جواب نمی دهد. کار را باید به افرادی سپرد که مدیریت بحران بلدند. چند وقت پیش که مسئله سیستان و بلوچستان مطرح بود، عده ای می گفتند بسته غذایی برای مردم این استان بفرستیم؛ در صورتی که مشکل سیستان و بلوچستان اصلا غذا نبود.

دیگر اینکه فرهنگ غذایی مردم تهران با سیستان و بلوچستان فرق دارد و غذا باید در همان منطقه تهیه گردد. یادمان نرود فرهنگ هر منطقه ای قابل احترام است و باید خیلی به آن توجه کنیم. قرار نیست ما مردم بحران زده را آشفته کنیم. بهتر است برای این کار ها از محلی ها یاری بگیریم تا هم به اقتصاد منطقه یاری کنیم و هم واقعا یاریی نموده باشیم.

او درباره بحران این روز های خوزستان هم می گوید: درباره خوزستان هم من دیدم که نهاد های مدنی این استان عصبانی بودند از اینکه معضل عظیم کم آبی خوزستان به خرید آب معدنی و تانکر تقلیل پیدا نموده است. آن ها یک مطالبه جمعی دارند، اما موسسات خیریه و برخی از مردم دست به کار هایی زدند که خیلی صورت خوشی نداشت. بحران یک اتفاق احساسی نیست.

بحران یک بلاست که در هر جای دنیا می تواند اتفاق بیفتد و اگر درست مدیریت نگردد، شاهد هدررفت منابع اقتصادی خواهیم بود که از سوی مردم تامین شده است. یاری کردن خیلی خوب است و حسن عظیم اخلاقی ما ایرانی هاست، اما نباید احساساتی شد تا منابع اقتصادی هدر نروند. بهتر است افراد باتجربه و مورد اعتماد را پیدا کنیم تا این راستا درست طی گردد.

منبع: فرارو

به "گاومیش های خوزستان آب معدنی نمی نوشند!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گاومیش های خوزستان آب معدنی نمی نوشند!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید