تقارن ماه مبارک رمضان و جشن نوروز اتفاق مبارکی است، مردم ایران از قدیم به جست و جوی علم بودند
به گزارش وبلاگ دوست، دکتر رضا شعبانی، استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی و چهره ماندگار رشته تاریخ در سال 1389 با اشاره به تقارن جشن نوروز و ماه مبارک رمضان گفت: تقارن ماه مبارک رمضان و جشن نوروز بسیار رخ داده و هر سی و شش سال یک بار این امر حادث می گردد که ماه مبارک رمضان با جشن نوروز تقارن پیدا می نماید.
وی با خنده اضافه نمود: مومنین در روز دید و بازدید می نمایند، شیرینی های مطلوب و عیدی ها را می گیرند و در جیب خود می گذارند و در شب هنگام وقت افطار با یک چای میل می نمایند. این در فرهنگ ما پذیرفته شده است. اگر ده عامل یکی پس از دیگری ظاهر شود و دلیلی بر این باشد که شخصی نباید روزه بگیرد، آن روز و آن شرایط برای شخص مستثنی می شود. شرع مبین امکانات بسیاری برای انسان متعهد گذاشته است تا دینداری برای او سخت نباشد. در خلال 1400 سال کار مردم ما به راحتی گذشته و پیش رفته است و بعد از این هم این گونه می گذرد.
این استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی درباره مطالعه در روزهای تعطیل نوروز بیان نمود: به قدری تعداد کتاب های خوب زیاد است که هر شخص خودش باید انتخاب کند. بر طبق آمار ایرانی ها روزی سه تا پنج دقیقه کتاب می خوانند اما من با توجه به شرایط بین دو ساعت تا شش ساعت در روز کتاب مطالعه می کنم اما حداقل دو ساعت مطالعه در روز را دارم.
شعبانی اضافه نمود: اگر از سطح قابل قبول درک و فهم انسان های روزگار ما بگذریم آنها زمان زیادی تلویزیون می بینند و رادیو گوش می دهند. خبرگزاری ها را مدنظر دارند. یعنی انسان امروز برای کسب اطلاع برای زندگی خویش با دشواری روبه رو نیست. تعداد انتخاب ها نیز بسیار زیاد است و هر کسی بر اساس طبیعت و احتیاج خویش اخبار و مسائل علمی و غیرعلمی را دنبال می نماید. مثلا در عرصه تاریخ و جغرافیا امکانات برای کسانی که می خواهند اطلاعات کسب نمایند، بسیار زیاد است.
وی در ادامه گفت: ما در روزگاری زندگی می کنیم که بیش از نود و دو تا نود و هشت درصد اطلاعات موجود در دسترس مردم قرار گرفته است. به عبارت دیگر نود و هشت درصد نوابغ در زمان ما و همزمان با ما زندگی می نمایند. آدم هایی که مغزهای فعالی دارند، خصوصا نوجوانان، جوانان و بعد از آنها میانسالان و حتی بنده که مراتبی از عمر را پشت سر گذاشتم، ولی آدم به تناسب احتیاج و امکانات خویش و اندازه اطلاعات علمی، فرهنگی، اجتماعی می تواند در حد بضاعت و احتیاج خود انتخاب کند. این امر مشخصی است که مردم بدون کسب این اطلاعات نمی توانند زندگی نمایند.
این استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی اضافه نمود: امروز بالای هفتاد و پنج تا هشتاد درصد از مردم جامعه ما تحصیلات اولیه دارند. فرهیختگان به جای خود که از هشتادوپنج میلیون رقمی بین پانزده تا شانزده میلیون نفر از مردم ایران تحصیلات دانشگاهی دارند. این اندازه آگاهی و به خصوص استمرار انواع آگاهی ها در شکل های مختلف سبب می شود که آدم ها به اطلاعات مورد احتیاج خویش به راحتی دست یابند. اگر کسی یک زبان خارجی هم بداند که البته اکنون به فراوانی دستگاه های رسانه ای وجود دارد و آموختن زبان خارجی نیز آسان است. طبعا دستیابی به اطلاعات مورد احتیاج آسان تر می شود. امروزه انسان به راحتی می تواند یک لغت را از منابع مختلف و با کمترین زحمت به دست بیاورد. وقتی در پی یک لغت در فرهنگ باستانی ایران می گردیم، این دستگاه های موبایل که در اختیار همه نیز قرار گرفته است به راحتی برطرف احتیاج می نمایند.
شعبانی بیان نمود: بنابراین باید بپذیریم که آدم ها بضاعت های مختلفی دارند. به عنوان مثال می توان به ابن سینا اشاره نمود. او در ردیف سه نفر از برجستگان علمی تاریخ ایران و جهان اسلام یعنی ابوحامد امام محمد غزالی و مرحوم بهار قرار گرفته است که هر کدام هزار کتاب را برای نسل های بعدی باقی گذاشتند. اطلاعات مندرج در فکر بزرگ ابن سینا اکنون در فکر یک بچه شش ساله قرار گرفته است. وسعت مسائل جدی تر علمی به قدری است که انسان ها می توانند به روش معقول زندگی را ادامه بدهند. بنابراین باید پذیرفت که جامعه در تنگنای علمی نیست. منتهی نوع نگرش فرق دارد.
وی در ادامه گفت: مردم ایران از قدیم به جست و جوی علم و علم دوستی مشهور بودند. در ایران دست کم دوهزار و پانصد شاعر نامدار داریم که در تمام زمینه های حیات انسانی به سراغ موضوعات مختلف رفته اند و آنها را بیان نموده اند.
این استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی بیان نمود: من در هر روز چهار کتاب را حتما می خوانم. چاپ های مختلف شاهنامه فردوسی علیه الرحمه از جمله ژول مول، خالقی مطلق، چاپ مسکو و دبیرسیاقی را می خوانم و بعد از اینکه به خاتمه رسید، دوباره از نو آغاز می کنم. هر روز شش غزل از حافظ و کلیات سعدی عزیز را نیز می خوانم. گلستان بر همه مقدم است که بعد از اتمام آن غزلیات و ترجیعات سعدی را نیز می خوانم. داستان های مولوی بزرگ را نیز در کنار اینها می خوانم.
شعبانی در ادامه گفت: ولی در کنار اینها احتیاج دارم زبان آلمانی بخوانم. بیش از پنجاه و هفت سال است که هر روز زبان آلمانی می خوانم. برای اینکه آلمانی ها بی ریا در خصوص زبان، ادبیات، تاریخ و فرهنگ ما کار کردند. کارهایشان را می پسندم. عربی و آلمانی زبان های پیچیده ای هستند. کتاب های متعدد دیگری نیز در اختیار دارم که به آنها نیز نگاه می کنم. کتاب های تاریخی، ادبیاتی و کتاب های داستانی از نویسندگان برجسته جهان همانند شکسپیر، برناردشاو، مونتسکیو و... غالبا کتاب هایی هستند که به من شعف می دهند.
وی اضافه نمود: البته نوع کتاب هایی که بنده می خوانم، برای جوانان ممکن است ثقیل و دور از فکر باشد. کتاب های فراوانی در زمینه داستان وجود دارد. به نظر من هر شخصی باید به سلیقه خودش برترین و برجسته ترین کتاب ها را برای مطالعه انتخاب کند. اگر بخواهم بشمارم، تعداد کتاب هایی که در یک هفته به چاپ می رسد، بسیار زیاد است. بعضی از کتاب ها در پنجاه نسخه و بعضی دیگر در صد یا پانصد نسخه به چاپ می رسند. بعضی نویسندگان به دلایل خاصی پولی جمع کردند و در پی نام و نشانی هستند. که البته کاملا طبیعی است ولی شخصا نمی توانم با این کتاب ها الفتی برقرار کنم. داستان های عامیانه بسیاری نوشته می شود.
این چهره ماندگار رشته تاریخ در سال 1389 بیان نمود: یک مثل انگلیسی می گوید؛ هر آدمی در عمر خود می تواند یک کتاب بنویسد، آن کتاب هم داستان زندگی خودش است که اکنون این نوع کتاب نویس ها خیلی زیاد شده اند. مجال این را ندارم که این نوع کتاب ها را مطالعه کنم. بیشتر در پی آثار نویسندگان بزرگ ایرانی و غربی هستم. توصیه می کنم هر آدمی متناسب با موقعیت و احتیاجهای خود در پی برترین چیزها برای خواندن بشود.
شعبانی در ادامه گفت: کتاب بینوایان ویکتورهوگو را چه به زبان فرانسه و چه ترجمه های مختلف این کتاب را بیشتر از ده بار خوانده ام. من ترجیح می دهم کتاب نویسندگان نامدار بزرگ را بخوانم. در خصوص تاریخ معاصر نیز کتاب های بسیاری نوشته می شود. توصیه من این است که اگر کسی می خواهد مایه ای پیدا کند، در درجه اول حداقل صد کتاب اول از نویسندگان نامدار جهان را بخواند. در گذشته هر نوشته ای به یک بار خواندن می ارزید ولی اکنون دیگر این گونه نیست. بسیاری از افراد برای ارتقای مقام یا کسب امتیاز کتاب می نویسند.
وی اضافه نمود: فرق می نماید که شما از زبان فرد برجسته ای مثل افلاطون و ارسطو چیزی بخوانید. کتاب های نویسندگان نامدار و برجسته حداقل تجربه ایام را پذیرفته و نشان داده که قابل ماندگاری است. حتی در کلاس های دکتری نیز به دانشجویان توصیه می کنم که کتاب های پیرنیا، عباس اقبال آشتیانی و تاریخ جهانگشای جوینی را بخوانند. باید انتظار داشت که انسان از زمانی که صرف می نماید، بهره کافی ببرد. خواندن روزنامه ها روزمره است و از نظر فکری مایه ای برای انسان نمی شود و چیزی به وجود او نمی افزاید.
این استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی بیان نمود: با این حال به خودم اجازه نمی دهم که به نسل امروز که بسیار جستجوگر است و دنبال دانایی می شود، خط مشی ارائه بدهم. دو هزار و پانصد شاعر در ایران داریم که اشعار خواندنی بسیاری دارند. به شرط اینکه به قول دکتر هوشیار استاد ما رحمت الله علیه که می گفت: انسان باید خواندن شناسی بداند یعنی کلمات را در فکرش هضم و جذب و معنا کند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران